مردی 21 ساله هستم كه یك سال است ازدواج كردهام. همسرم به حرفهای من هیچ توجهی نمیكند و مادرش مدام در زندگیمان دخالت میكند. كارمان به جایی كشیده شده است كه هر دو حرف از طلاق و جدایی میزنیم. لطفا راهنمایی كنید چطور این مشكل را حل كنم.
یكی از خطاهای بارز زوجهای جوان این است كه به محض مشاهده اشكالاتی در رفتار همسر یا مشاهده هرگونه رفتار مبهم از همسر خود به جای گفتوگو و حل مساله اقدام به مقابله به مثل کرده و از راهكارهای مقابله به مثل برای نشان دادن زشتی رفتار همسر استفاده میكنند، در حالی كه غافل هستند كه این مقابله به مثل میتواند منتهی به چرخهای از رفتار پرخاشگرانه شود كه از طرف دیگر موجب شكلگیری یك دیدگاه خطرناك با این مضمون میشود كه «همسرم را دوست ندارم». پس توصیه میشود قبل از اینكه اقدام به رفتار مقابله به مثل میشود، قبل از اینكه بخواهیم از راهكارهای پرخاشگرانه استفاده كنیم، به دنبال مسیرهای گفتوگو و درك متقابل باشیم. قبل از اینكه این نوع رفتار بخواهد منتهی به جدایی، چه جدایی عاطفی و چه جدایی قانونی شود، باید با همسر دغدغه ذهنی را مطرح كنید و از او بخواهید علت رفتار خود را توضیح دهد و نسبت به هرگونه مداخلهای حساس باشد. به عبارتی در حوزه روانشناسی رشد اعتقاد دارند دیدگاهگزینی میتواند راهحل جدی در این طور موارد باشد، یعنی هر یك از زوجها یاد بگیرند از دریچه دید همسرشان به زندگی نگاه كنند و به نتیجهای که همسر میرسد برسند و این مستلزم كسب مهارتهایی است كه در این مهارتها به زوجها آموزش داده میشود كه چطور میتوانند همسر خود را به خود علاقهمندتر كنند. از جمله اینكه یاد بگیرند در مشكلات و گفتوگو درباره مشكلات پیشقدم باشند، یاد بگیرند از تجربه استفاده كنند و تجربه را به تنبیه مقدم داشته باشند و نسبت به رفع نیازهای یكدیگر حساس باشند. توصیه میشود حالا كه در روابطتان به نوعی درگیری رخ داده و روشهای فردی جواب نداده است، قبل از هرگونه اقدام به یك مشاوره خانواده مراجعه كنید.
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
ارسال نظر