"بیمار انگلیسی" به من آزادی بخشید

شب یکشنبه مایکل اونداتیه بر روی صحنه سالن سلطنتی فستیوال لندن قدم گذاشت. پشت میکروفن قرار گرفت، کاغذی از جیب کتش درآورد و گفت: «داستان از جایی آغاز شد که گفت‌گویی بین یک بیمار کاملاً سوخته و پرستار شکل گرفت. در آغاز نمی‌دانستم چه اتفاقی در نهایت برای این دو شخصیت رخ می‌دهد یا چه ویژگی‌هایی دارند. فکر می‌کردم در نهایت این قصه به رمانی کوتاه تبدیل می‌شود و مانند داستان‌های اروپایی پر از دیالوگ خواهد بود.»

به گزارش ایبنا، حاضرین در مراسم با این حرف اونداتیه خندیدند. زیرا نتیجه کار اونداتیه تبدیل به رمان «بیمار انگلیسی» شد؛ داستانی 300 صفحه‌ای درباره چهار نفر که در ویلایی دورافتاده در ایتالیا و در اواخر جنگ جهانی دوم زندگی می‌کنند. چهار نفری که در انزوا با هم سخن می‌گویند، به هم عشق می‌ورزند و ارتباطشان دستاویز تأمل و تفکر درباره جنگ، ملیت‌گرایی، و تعصبات انسانی قرار می‌گیرد.

«بیمار انگلیسی» در سال 1992 به صورت مشترک با «گرسنگی مقدس» نوشته بری آنث‌وورث برنده جایزه بوکر شد، تاکنون به 38 زبان مختلف دنیا ترجمه و در سال 1996 به اقتباس سینمایی محبوبی تبدیل و برنده 9 جایزه اسکار شد. تا روز یکشنبه «بیمار انگلیسی» فقط یکی از نامزدهای جایزه بوکر طلایی بود که با هدف بزرگداشت بهترین اثر برنده بوکر در 50 سال گذشته شکل گرفته بود اما اونداتیه در رقابت با وی. اس. نایپول، پنه‌لوپه لایولی، هیلاری منتل، و جورج ساندرز برنده شد و جایزه بوکر طلایی را به دست آورد.

چهره مایکل اونداتیه در میان جمعیت بالای مراسم هم قابل‌تشخیص است: چشمان روشن، نگاهی نافذ، صورت برنزه، و موها و ریش سفید. خوب می‌داند که در صورت برنده شدن دوستانش در طبقه پایین سالن در انتظار او هستند تا با هم جشن بگیرند.

«بیمار انگلیسی» با به دست آوردن جایزه بوکر طلایی زندگی‌ای دوباره پس از مرگ به دست آورد. البته اونداتیه معتقد است «با ساخت فیلمِ این داستان بیمار انگلیسی زندگی‌ مجددِ پس از مرگ را تجربه کرده است. «اتفاقی که اصلاً انتظارش را نداشتم» و حالا برای بار چندم وارد رقابتی دیگر شده است. البته اونداتیه بیشتر از همه از جایزه اولی که از بنیاد بوکر گرفت خوشحال است زیرا «باارزش‌ترین هدیه‌یِ ممکن را که آزادی Freedom است به من بخشید. تا آن زمان تدریس می‌کرم. سال‌های متمادی مشغول تدریس بودم و همزمان تلاش می‌کردم رمانی پیچیده بنویسم. انجام این کار بسیار دشوار بود. احساس می‌کردم موفق نمی‌شوم. شغلم را رها کردم و تصمیم گرفتم کتابم را به اتمام برسانم.» داستان «بیمار انگلیسی» به اتمام رسید و چه نتیجه‌ای بهتر از این برای نویسنده که همان سال برنده جایزه معتبر بوکر شود.

در مراسم اعلام برنده پنه‌لوپه لایولی هم حضور داشت و درباره تفاوت‌های خودش در سن 85 سالگی با 50 سالگی سخن گفت. اما اوندانتیه‌یِ فعلی درباره خودش در هنگام نوشتن «بیمار انگلیسی» چه نظری دارد؟ او در پاسخ می‌گوید: «هنوز خودم را در آن سن دوست دارم.» و جالب اینجاست که اونداتیه معتقد است آثاری که تاکنون نگاشته است مانند «کپسول زمان» و در هر دوره‌ای قابل‌درک است.

وقتی بین سال‌های 1985 تا 1992 مشغول نوشتن «بیمار انگلیسی» بود بحث ملیت‌گرایی در کانادا خیلی داغ بود. «در آن زمان کانادایی‌ها دوست نداشتند پلیس‌هایی که به آیین سیک گرایش دارند عمامه به سر کنند. این ایده خیلی رواج داشت.» جالب ایجاست که دغدغه‌های اونداتیه برای انسان معاصر بسیار ملموس است. دغدغه‌هایی چون رهایی انسان از تعصب‌گرایی و ملیت‌گرایی و کشف فردیت که در زمانه کنونی کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد.

اونداتیه جمله‌ای از جان برجر، نویسنده و نقاش انگلیسی را بسیار دوست دارد. « هیچ‌وقت داستانی خلق نمی‌شود که یک زاویه دید داشته باشد.» این جمله برجر در داستان «G» ، کتابی که در سال 1972 جایزه بوکر را برایش ارمغان اورد، آمده است و منظورش این است که هر داستان دیدگاه‌های مختلفی دارد و اگر داستانی درباره جنگ سرد را دو نویسنده مختلف از دو جبهه متفاوت حاضر در جنگ بنویسند نظریات مختلف و متضادی به خواننده منتقل می‌شود. جمله‌ای که اونداتیه معتقد است در شرایط کنونی دنیا صادق است زیرا سیاست غرب بسیار تلاش می‌کند تا تنوع دیدگاه‌ها و عقاید در سراسر دنیا را از بین ببرد یا حداقل تلاش می‌کند وجود عقاید مختلف را نادیده بگیرد. «این جمله خیلی جذاب است زیرا بیانیه‌ای سیاسی و حتی هنری به حساب می‌آید.»

با این وجود آیا پایان داستان «بیمار انگلیسی» که سیکِ داستان پس از شنیدن خبر بمباران هیروشیما و ناکازاکی به وطنش بازمی‌گردد شکست آزادی و تحمیل ملت‌گرایی در رمانی نیست که کامیلا شمسی معتقد است در آن «تخیل اونداتیه مرزی را برای جهان قائل نیست»؟

اونداتیه در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «برای آدم‌ها و کیپ در «بیمار انگلیسی» که معتقد است هیچ‌وقت مردمش این بلا را بر سر سفیدپوستان نمی‌آورند درک این موضوع دشوار است.»

مایکل اونداتیه در حال حاضر در کانادا زندگی می‌کند، آثارش توسط ناشران گمنام و کوچک وارد بازار Store می‌شود و حالا پس از 30 سال به وطنش بازمی‌گردد و توسط مردم به عنوان بهترین نویسنده برنده جایزه بوکر طی 50 سال گذشته برگزیده می‌شود. نام «بیمار انگلیسی» بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است و بوکر طلایی ماندگاری‌ داستان مایکل اونداتیه را تضمین کرد.