آموزش و پرورشی که تنها شعار استعدادیابی میدهد
رکنا:این روزها برای شمار زیادی از دانش آموزان پایه دهم و خانواده آنها روزهای سختی است. روزهایی که برگه های هدایت تحصیلی سرنوشت آنها را تعیین می کند؛ برگه هایی که در آنها تنها نمره ملاک است.
چند نفر در اطرافتان میشناسید که رشته دانشگاهی خود را بعد از دوره لیسانس تغییر دادهاند؟ چند نفر را میشناسید که بعد از گرفتن یک مدرک کارشناسی باز برای گرفتن مدرک کارشناسی دیگر اقدام کردهاند و یا دوره کارشناسی را رها کردهاند؟ چند نفر را میشناسید در دبیرستان در رشته ریاضی تحصیل میکردهاند اما در کنکور تجربی شرکت کردهاند؟ یا هنر؟
اینکه انسان موجود پیچیدهای است و به دنبال آن انتخابهایش نیز پیچیده است و ممکن است تحت شرایطی بخواهد مسیر زندگی حرفهای و شغلی خود را تغییر دهد، امری پذیرفته است اما وقتی یک پدیده در جامعه تبدیل به اپیدمی میشود، باید به عقب بازگشت و دید کدام مسیر به درستی هدایت نشده است که افراد هویت شغلی و حرفه ای خود را در زمان معین و مشخصی کسب نمیکنند و سالهایی از عمر آنها بیهوده هدر میرود!
سالهاست همه کارشناسان علم تعلیم و تربیت و حتی مسئولان آموزش و پرورش سخن از این میگویند که فرایند استعدادیابی باید از کودکی آغاز شود؛ میگویند آشنایی کودکان با مشاغل و هدایت آنها به سمت آنچه دلخواه آنهاست و در آن استعداد دارند باید از کودکی آغاز شود؛ اما نه تنها همه اینها در حد حرف و شعار باقی میماند که همان هدایت تحصیلی که قرار است در مقطع متوسطه اول آغاز شود، نیز نهایتاً در پایه نهم با برگزاری تعداد محدودی کلاس برای آشنایی دانش آموزان با مشاغل و رشتهها، برگزار میشود و تابستان برای دانش آموزانی که قرار است سال تحصیلی آتی در پایه دهم تحصیل کنند و اولیا آنها، جهنم میشود.
روز گذشته مسعود شکوهی مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که فرآیند هدایت تحصیلی دانشآموزان از امروز (۱۵ تیرماه) آغاز شده است و به مدت ۲ هفته ادامه دارد؛ این در حالی است که پیگیریهای مهر نشان میدهد روز گذشته هیچ برگه هدایت تحصیلی روی سامانه قرار نگرفت تا مشاوران مدارس بتوانند پرینت آن را در اختیار اولیا بگذارند. هر چند این تازه آغاز ماجراست.
شکوهی گفت: فرایند هدایت تحصیلی دانشآموزان، با توجه به اطلاعات نمونه برگه شماره ۶ و ۷ شامل اطلاعات مشاورهای و عملکرد تحصیلی دانشآموزان انجام میشود اما مشاوران مدارس میگویند بخشنامهای به مدارس شده است که ملاک انتخاب رشته تحصیلی صرفاً برگه شماره ۷ است.
یکی از مشاوران مدارس در منطقه ۴ آموزش و پرورش که نخواست نامش ذکر شود، در گفتگو با خبرنگار مهر با انتقاد از روند هدایت تحصیلی گفت: برگههای هدایت تحصیلی هنوز روی سایت قرار نگرفته است و سیستم مدام میگوید «صبور باشید» اما خانوادهها اینقدر صبور نیستند. ثبت نام دانش آموزانشان بلاتکلیف مانده است. تا این برگه نیاید آنها نمیتوانند در متوسطه دوم ثبت نام کنند. وقتی برگه بیاید مشخص میشود که بین ۴ رشته ریاضی، تجربی، انسانی و معارف و فنی و حرفه ای و کاردانش مجاز به انتخاب کدام شاخهها شده اند.
وی ادامه داد: اگر دانش آموزی همه این انتخابها را مجاز شده باشد میتواند دست به انتخاب بزند اما اگر اینطور نباشد فقط میتواند رشتههایی را برود که هدایت تحصیلی مشخص کرده است.
وی در پاسخ به این پرسش که مشاوران دیگر میگویند بخشنامهای شده که برگه شماره ۶ که نظر مشاور و دبیران دانش آموز است و علاقمندی دانش آموز هم در نظر گرفته شده، لحاظ نشود و هدایت تحصیلی صرفاً بر اساس برگه شماره ۷ است، بیان کرد: بله. کار سالها کارشناسی مشاور و وقتی که دانش آموز و اولیا برای پر کردن برگههایی که ما مدام آنها را تشویق به پر کردنش میکردیم و نظر معلمان عملاً هیچ انگاشته شده است و بچهها فقط بر اساس نمرات خردادماه سه سال هفتم، هشتم و نهم، هدایت تحصیلی میشوند.
این مشاور ادامه داد: ممکن است در پایه نهم دانش آموزی به هر دلیل مشکلی برایش پیش بیاید و امتحانات را خراب کند، به همین راحتی با سرنوشت او بازی میکنیم. امتحانات خرداد پایه ۷ و ۸ ضریب ۱ دارد و پایه ۹ ضریب ۳ دارد و مثلاً جمع این اعداد در دروس باید ۱۴ باشد که بتوانند در یک رشته مجاز شوند. مثلاً معدل نمرات پایانی خرداد دروس علوم یک دانش آموز باید ۱۴ و ریاضی او ۱۳ بشود که بتواند برود رشته ریاضی و برعکس. برای رشته انسانی دروس فارسی، مطالعات اجتماعی لحاظ میشود و.... اما ما یکسال آزمونهای آنلاین از دانش آموزان گرفتیم که همگی بیهوده بوده است.
اینکه دانش آموزی در امتحانات خرداد کم کاری کند به معنای این نیست که استعداد مثلاً رشته ریاضی را ندارد. ما در این هدایت تحصیلی حتی دوست داشتن خود دانش آموز را لحاظ نمیکنیم. به کم کاریهای یک معلم که به نمره بد خرداد ختم میشود توجه نمیکنیم. یک نمره را میگذاریم جلویمان میشود ملاک تعیین سرنوشت دانش آموزان
وی انتقاد اصلی به این شیوه هدایت تحصیلی را اینگونه بازگو میکند: ببینید اینکه دانش آموزی در امتحانات خرداد کم کاری کند به معنای این نیست که استعداد مثلاً رشته ریاضی را ندارد. ما در این هدایت تحصیلی حتی دوست داشتن خود دانش آموز را لحاظ نمیکنیم. به کم کاریهای یک معلم که به نمره بد خرداد ختم میشود توجه نمیکنیم. یک نمره را میگذاریم جلویمان میشود ملاک تعیین سرنوشت دانش آموزان. نظر والدین، نظر مشاور، نظر معلمان کاملاً نادیده گرفته میشود.
این مشاور در پاسخ به این پرسش که تحت هیچ شرایطی امکان ثبت نام از دانش آموزی که نمره رشته ریاضی را به فرض نیاورده اما علاقمند به آن رشته است، وجود ندارد، گفت: در مدارس دولتی به هیچ وجه این امکان وجود ندارد. اما در مدارس غیردولتی اینگونه نیست. به هر حال مدارس دولتی در هر رشته ظرفیتها محدود است. حتی دانش آموز باید در رشته مورد نظر امتیاز الف را بیاورد و حتی امتیاز ب یا ج را هم آورده باشد امکان ثبت نامش در آن رشته در مدارس دولتی نیست. یک راه بسیار سخت وجود دارد که ما مشاوران پیشنهادش نمیکنیم. اینکه با موافقت منطقه دانش آموز برود آزمون مجدد در شهریور بدهد و نمره را کسب کند. هیچ مشاوری از این راه استقبال نمیکند.
به گفته وی عمق دردناکی داستان اینجاست که دانش آموزی ممکن است با معدل ۱۹.۵ هم برای رشته تجربی امتیاز ب آورده باشد و در هیچ مدرسه دولتی امکان ثبت نامش نیست و خانواده یا باید هزینه مدارس غیردولتی را بدهند یا اگر ندارند باید تن به رشته ریاضی یا انسانی بدهد و ذهن دانش آموز هر سال درگیر خواندن دروس تجربی باشد تا در کنکور رشته دلخواهش را برود و طول سه سال دبیرستان برای او پوچ است عملاً. وی از این وضعیت به تبعیض آموزشی یاد کرد و در پاسخ به این پرسش که در این صورت فقط تاپ ها به مدارس دولتی میروند در این صورت باید شاهد بهترین نتایج از مدارس دولتی باشیم، گفت: سرآمدها به مدارس دولتی متوسطه دوم میروند اما ما باید بتوانیم سرآمد هم نگهشان داریم. معمولاً ما توان نگه داشتن این سطح از سرآمدی را در اکثر مدارس دولتی نداریم. ما دانش آموز داریم با معدل ۱۹ رفته متوسطه دوم و ترم اول معدلش شده ۱۵.
اشتباه اولیا در یکی پنداشتن رشتههای فنی و حرفه ای و کاردانش
داستان در دو شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش اما از نوع دیگر تبعیض آموزشی است. گلایه برخی کارشناسان در حوزه فنی و حرفه ای این است که هدایت تحصیلی درستی برای دانش آموزان رشتههای فنی صورت نمیگیرد و برای همین ما شاهد آن خروجی استانداردی که نیاز است در این رشتهها نیستیم. در هدایت تحصیلی رشتههای فنی و حرفه ای با معدلهای بالا ثبت نام میشوند. اما بچههایی که امتیاز هیچ رشته دیگری را برای ادامه تحصیل نیاورده باشند، به سمت کاردانش هدایت میشوند که به قول مشاوران: به جای دیپلمههای بیکار ما یک تراشکار داشته باشیم که بتواند سر شغلی برود. اما در عمل این افراد هم میشوند تراشکارهای بیکار!
به جز اینکه اولیا دو رشته فنی و حرفه ای و کاردانش را با هم یکی میدانند و از همین رو اساساً برخی از آنها اصلاً از شاخههای فنی و حرفه ای استقبال نمیکنند، باز هم شاخه فنی و حرفه ای در هدایت تحصیلی خودش چند زیر شاخه میشود: مثل شاخه خدمات، تربیت بدنی و مدیریت خانواده، صنعت، کشاورزی و هنر. برای هدایت تحصیلی هر کدام از این رشتهها نیز باز هم نمرات درسهای مرتبطتر لحاظ و امتیاز داده میشود.
مشاوران مدارس معتقد هستند: سیستم هدایت تحصیلی از پایه غلط است. چون توان این را نداریم بچهها را از کلاس چهارم ابتدایی استعداد سنجی کنیم و از استعداد آنها حمایت کنیم، در سال نهم و دهم فشار روانی زیادی به دانش آموزان وارد میشود. هدایت تحصیلی ما پیوسته نیست و در نهایت شعار ضد نمره و آزمون را میدهیم اما همه جا ملاک ما همان نمرهها و آزمون هاست.
هدایت تحصیلی اجباری به جای راهکاری موثر و کارساز
کاش ماجرای هدایت تحصیلیهای اشتباه به همینجا ختم می شود. چند نفر را می شناسید که از دروس دوران دبیرستان خود شامل دروس ریاضی، فارسی، علوم چیز زیادی در خاطر داشته باشند؟ مثلاً یک فرمول از آنهمه فرمولی که میخوانند و حفظ میکنند در ذهنشان مانده باشد یا باعث گسترش تفکرشان در زندگی شده باشد؟ حال تصور کنید یک فردی سه سال برای حفظ همه این فرمولها و مفاهیم تلاش میکند اما زمان کنکور تصمیمش این میشود که برود سمت حفظ کردن مفاهیمی دیگر. ما با این ذهنهای خسته میخواهیم چه آیندهای بسازیم؟
از سوی دیگر به جای فرهنگسازی درست و اصولی در این سالها خصوصاً برای اولیا که تمام موفقیت فرزندشان در نشستن پشت نیمکت دانشگاه و خصوصاً در رشتههای تاپ تجربی و ریاضی نیست، فرمولهای عجیبی برای هدایت تحصیلی اجباری پیدا میکنیم. همین میشود که از هیچ سمتی برنده این معادلات نیستیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر